آزمایش خون قبل از ازدواج با حاجی

دوشیزه به نقل از فیفو : روزی که واسه آزمایش به اصطلاح "گروه خون"رفتیم آزمایشگاه جزو بهترین روزهای زندگیم بود. اولین روزی بود که مدت زیادی رو نسبت به روزای قبل با هم میگذروندیم. مامان بابای حاجیم موندن بیرون ولی مامانم پیچوند اومد توو.






بعد از اینکه آزمایش خون دادیم (بماند که من از آزمایش دادن میترسم و کلی خودمو کنترل کردم ) یه لیوان دادن به حاجی که بره واسه تست اعتیاد! چشتون روز بد نبینه! یارو وایساده بود توو توالت و موقع ..... کردن نیگاشون میکرد که کلک ملک نزن! (عجب شغلی )
مامانم با مسئول ثبت نوبت و آزمایشا دوست شد و قرار شد بعد آزمایش بریم و واسه کلاس قبل از ازدواج برگردیم. واسه همین لیوان آزمایش منو قبل از همه بم دادن. آآممممااا، توالت زنانه یه صفی بود اون سرش ناپیدا! ما هم یه نیمساعتی توو صف وایسادیم و بعدش به اتفاق دو نفر دیگه راهی توالت عمومی مردونه شدیم(تست اعتیاد مردا جدا بود) و بعدش لیوانو هِلِک هِلِک بردیم توو قسمت زنونه: من: "برین کنار لیوانم خیسه کثیف نشین!" و اینگونه همه با چندش میکشیدن کنار و من راحت رفتم توو و آزمایشمو گذاشتم رو طاقچه ،دیگه وقت نشد بریم بیرون. نزدیک 10 بود و حضور تو کلاس آموزشهای قبل از ازدواج اجباری بود و جواب آزمایش خونو هم توو کلاس میدادن. یکم نشستیم بیرون تا صدامون کردن. اول مردا، نیمساعت بعدم کلاس خانوما شروع شد. توو کلاسمون یه دختره بود 14 سالش بود! مربیه ازش پرسید: عاشقشی؟(منظورش پسره بود). گفت: نچ! مربی گفت: دوسش داشتی؟ دختره گفت: نچ! -پس چی؟ -مامان بابام گفتن!....

به اشتراک بگذارید: