شمع و چراغا رو روشن کنید، امشب عروسی داریم، اما فکر نکنید به همین سادگیهاست. برای این که بخواهید عروسی راه بیندازید و دو نفر را به خانه بخت بفرستید، باید از هفتخوان رستم رد شوید. از همان قدم اول که پسری به خواستگاری دختری میآید تا مراسم ازدواج و پاتختی و... همگی خطوط قرمز و قوانین نانوشتهای دارد که اگر آن را رعایت نکنید، ممکن است برخی ناراحت شوند و اگر رعایت کنید هم ممکن است باعث دلخوری برخی دیگر شود، اما همیشه راه سومی وجود دارد، کافی است به آن فکر کنید.
از بریدن «بله» تا بریدن «مهر»
مهریه یکی از سنتهای شرعی و قانونی ما است. نام زیبایی دارد و اگر درست تعیین شود مشکلی برای ازدواج پیشنخواهد آورد، اما مشکل زمانی ایجاد میشود که برای تعیین آن، دو خانواده، جلسهای معروف به مهربران یا بلهبران را با مناقصه و مزایده اشتباه میگیرند.
قوم عروس و داماد هر کدام باید سعی کنند مبلغ را به نفع خودشان تغییر دهند. خانواده عروس با دلایلی چون مهریه را چه کسی داده است و چه کسی گرفته است و همچنین بیان رقم مهریه بقیه اعضای خانواده، سعی در بالابردن رقم آن دارند و خانواده داماد هم با آوردن دلایلی چون بیارزش بودن مادیات و مهم بودن مهر و علاقه بین طرفین، سعی در پایین آوردن مبلغ آن خواهند داشت.
در برخی مواقع چانهزنی در اینگونه مراسم آنقدر زیاد میشود که تا فسخ جلسه بلهبران پیش میرود. البته اگر دختر و پسر تمایل زیادی به این ازدواج داشته باشند، با ریش سفیدی بزرگان خانواده جلسه دیگری با نام: بلهبران2، برای رسیدن به تفاهم تشکیل میشود. تمدید این جلسه تا ده بار بلامانع است و خانواده عروس میتوانند تا آنجا که لازم است برای حفظ آبرو و خانواده داماد برای جلوگیری از ضرر احتمالی با هم چانه بزنند.
صورت خوشی ندارد اگر قدم اول آشنایی دو خانواده با این حرف و بحثها باشد. در برخی مواقع حرفهایی این میان زده میشود که باعث دلخوری طرفین میگردد. و اما چه کنیم تا مهربران تبدیل به یک جنگ تن به تن نشود؟ بهتر است دختر و پسر خودشان بر سر تعداد سکه به تفاهم برسند و خانواده درجه اول هم با خبر باشند و بعد از آنکه توافق بین خودیها انجام شد در یک جلسه سمبلیک بقیه بزرگترها را نیز دعوت کرده و شأن خود را با چانهزنی پایین نیاورند.
اندر مصائب خرید عروسی
خرید از دو جهت میتواند یک پیشنیاز سخت برای تشکیل خانواده باشد:
1ـ اقلامی که باید خریداری شود مانند: سرویس طلا، حلقه، ساعت، لوازم آرایش، سشوار، ریشتراش، پارچه، لباس، کیف، کفش و...
2ـ نحوه خرید: دو نفری، دو نفر به همراه یک یا دو همراه، گروهی
اینکه هر خانوادهای رسم دارد چه چیزهایی بخرد، خود حکایت پردردسری است که گاهی باعث اختلاف میشود. برخی رسم دارند از نوک پا تا فرق سر را خرید کنند. حال زمانی را در نظر بگیرید که رسم دو خانواده با هم متفاوت باشد. بیچاره عروس و داماد که این میان به جای آنکه بهترین روزهای خود را بگذرانند، باید تلاش کنند تا اختلافی پیش نیاید.
اما گاهی نحوه خرید کردن هم بر مشکلات این پیشنیاز لازمالاجرا اضافه میکند. چند نفر از قوم عروس، چند نفر از خانواده داماد که همگی صاحب نظر هستند نیز به نشانه احترام همراه با عروس و داماد به بازار میروند. ناهار دسته جمعی را مهمان جیب آقای داماد هستند، اما بخش جالب آن خرید هدیههایی با عنوان «سرخریدی» برای افرادی است که قدم رنجه کردهاند و همراه عروس و داماد راهی بازار شدهاند.
حلقهای که قرار است یک عمر به نشانه عشق و وفاداری در دست چپ عروس و داماد باشد، طبق نظر تمام نزدیکان خریداری میشود، برای خرید هر کدام از لوازم هم یکی صاحب نظر و کاربلد است. گاهی مادر داماد چیزی را تائید میکند که مادر عروس نمیپسندد. خیلی از حرف و حدیثهایی که تا مدتها رابطه عروس و داماد را خراب میکند، از حرفها و برخوردهای هنگام خرید نشات میگیرد.
اما میشود یک خرید شیرین و به یاد ماندنی داشت، بهترین راه این است که خود عروس و داماد با هم به خرید بروند. البته خرید حلقه و سرویس طلا میتواند همراه بزرگترهای درجه اول باشد. اینکه چه چیزهایی بخرند هم بهتراست به ملزومات و لوازم واقعا ضروری اکتفا شود، وقت برای خرید بسیار است. در گیرودار مراسم ازدواج، جیب آقای داماد برای چیزهایی که مصرف زیادی ندارند خالی شود، کار عاقلانهای نیست.
شب یلدای پرهزینه
به شما پیشنهاد میکنم اگر قرار است ازدواج کنید، طوری برنامهریزی کنید که تا شب یلدا همسرتان را به خانه خود بیاورید، در غیر این صورت باید پولی برای دادن هدیهای به نام «شبیلدایی»کنار بگذارید. برخی رسم دارند این هدایا را دسته جمعی به خانه عروس ببرند.
سبد انار و میوههای نوبرانه، همراه با هندوانهای که تزئین شده است، بخش زیبای این شب است که میتواند در صورت علاقهمندی دو طرف حفظ شود، اما خرید لباس و طلا و... آن هم در روزگاری که هر کدام از اینها هزینه قابل توجهی به خود اختصاص میدهد، یک رسم دستوپاگیر است.
حاشیههای یک سفره عقد
روز عقدکنان، عروس و داماد بر صدر مجلس مینشینند و چند نفری یک سفره پارچهای را بالای سر آنها میگیرند و یکی هم مشغول قند ساییدن میشود، اما این همه ماجرا نیست و گاه اتفاقاتی میافتد که باعث دلخوری میشود.
در قدم اول گاهی افراد طلاق گرفته یا بیوه را از مجلس بیرون میکنند، به دلیل اینکه حضور آنها باعث بدیمنی ازدواج خواهد شد. حال فرض کنید خواهر داماد یا خواهر عروس جزو افرادی باشد که باید اتاق را ترک کند!
ساییدن قند یکی از مراسمی است که مانند حمل مشعل المپیک باعث افتخار بوده و نزدیکان اصرار دارند در این امر مهم شرکت کرده و جای خود را به قوم و خویشهای خود بدهند نه گروه رقیب.
موکول شدن بله گفتن به بعد از گرفتن زیرلفظی حکایت دیگری است که البته در هیاهوی مراسم بعد از آن
گم میشود. اینکه هدیه چگونه باشد، عروس و داماد مقابل کدام یک بایستند و احترام بیشتری بگذارند، از مسائلی است که میتواند ایجاد دلخوری کند. گاهی مواقع مدتها پس از تمام شدن مراسم و هنگام باز پخش آن یعنی زمان دیدن فیلم عروسی، برخی دلخوریها شروع میشود.اما میتوان یک عقدکنان بیحاشیه داشت، اگر هر رسم و رسومی را که میخواهیم اجرا کنیم، به دنبال دلایل عقلانی آن باشیم. مثلا واقعا فکر کردهاید، کسی که همسرش را از دستداده، به چه دلیل حضورش پای سفره عقد میتواند باعث بدبختی عروس و داماد شود؟ علاوه بر کنار گذاشتن خرافات بیاساس، از کنار برخی رفتارهایی که باعث دلخوریتان میشود هم بهتر است بگذرید. در این گونه مراسم، گاهی افراد ناخواسته رفتاری دارند که باعث دلخوری دیگری میشود. کمی ظرفیت داشتن کمک میکند تا خاطره تلخی از یکروز شیرین نداشته باشید.
بده بستانهای پرهزینه
«خلعتی» هدیهای است از طرف خانواده عروس به خانواده داماد که در روز پاتختی تقدیم میشود. گروه هدف مادرشوهر، پدرشوهر، خواهرشوهرها و برادرشوهرها به همراه همسران آنهاست؛ البته برخی به بزرگترهایی چون مادربزرگ و عمه بزرگ و... هم تقدیم میکنند.
اینکه عروس خانم هدایای تزئین شده را مقابل چشم همه به خانواده همسر خود بدهد، هم یکی از آداب این مراسم است. حال فکر کنید خانوادهای که درگیر و دار جهاز دادن است، باید هزینهای را برای خرید خلعتی کنار بگذارد. گاهی مواقع خانواده داماد از هدایای دریافتی راضی نیست یا جاریها گمان میکنند هدیه خواهرشوهر بهتر بوده و برعکس. در بیشتر مواقع خلعتی و مخلفات آن حرف و حدیثی به همراه دارد.
قبالهپیچ هم هدایایی است که همراه با قباله ازدواج از طرف خانواده داماد به خانواده عروس تقدیم میشود. برخی سر سفره عقد این کار را میکنند و برخی هم در مراسم پاتختی.
هدیه همیشه باعث افزایش مهر و محبت نیست، اگر صادقانه نباشد و از صمیم قلب اهدا نشود. اگر پرتکلف بوده و نوعی اجبار پشت آن باشد. اینکه ما اصرار داریم هدایایمان مقابل چشم فامیل داده شود، میتواند مشکلاتی ایجاد کند.بهتر است اگر دو خانواده دوست دارند به هم هدایایی بدهند، بیتکلف و با کمترین هزینه، آن هم در یک مجلس خصوصی بین خودشان رد و بدل شود.
گاهی آنقدر تکلف و آداب و رسوم بیپشتوانه در ازدواج وجود دارد که فراموش میشود این همه دوندگی برای چیست. قرار است یک کلبه عشق ساده برای باهم بودن دو نفر ساخته شود تا بقیه عمرشان را در آرامش کنار هم زندگی کنند. حال خودتان بگویید، مراسم ازدواجتان با تمام مخلفاتش چقدر در ایجاد آرامش بعد از رفتن به زیر یک سقف نقش موثر داشت؟ بهتر است با غربالگری رسم و رسوم صحیح و غلط، با حفظ ارزشهای اصیل از خرافات بیپشتوانه قلم بگیرید.
پاتختی، چرا و چگونه؟
ما ایرانیها در بر قراری جشن ازدواج، پشتکار زیادی داریم. در افسانههایمان وقتی ازدواجی خیلی مهم است، میگویند هفت شبانهروز جشن و پایکوبی کردند. ما برای آنکه از قدیمیها کم نیاوریم؛ هرچند یک شب مراسم ازدواج میگیریم، اما با مخلفاتش همان هفت شبانهروز را درگیر هستیم.
«پاتختی» یکی از حاشیههای مهم و ضروری ازدواج است که از قضا در آن اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که باعث شود حرف و حدیثهایش تا آخر زندگی همراه عروس و داماد باشد.
برای روشن شدن موضوع، اول کمی در مورد این مراسم بخوانید:
در دانشنامه فرهنگ ازدواج ما، پایتختی یا پاتختی به مراسمی گفته میشود که فردای روز عروسی برگزار شده و خانواده دو طرف برای دادن هدایا در خانه عروس و داماد یا پدرداماد جمع میشوند. لازم به ذکر است که محل برگزاری آن در منابع ذکر نشده و قابل تغییر است.
بخش مهم و هیجانانگیز آن، اعلام هدایاست که از اعلام نتایج کنکور حیاتیتر بوده و گاهی باعث دردسرهایی میشود.
سرود دستجمعی: این مال کیه و این مال کیه؟ از سوی همه اقوام و پاسخ یک نفر که مسئول باز کردن هدایاست که مثلا: عمه عروس یا خاله داماد از جمله این مراسم است. در برخی خانوادهها یک نفر هم مسئول ثبت هدایا میشود، به این دلیل که عروس و داماد هدیه هرکس را فراموش نکرده و در مواقع لزوم جبران کنند!
حال اگر کسی توانایی مالی برای شرکت در این مسابقه را نداشته باشد، حال و روزش معلوم است. خیلی مواقع افراد برای حفظ آبرو و دوری از حرف دیگران، خود را به آب و آتش میزنند تا هدیهشان از دیگران چیزی کم نیاورد.
هدیه و پیشکشی یعنی سهیم بودن در شادی هم، دیگر عدد و رقم آن نباید آنقدر مهم باشد و اعلام آن به دیگران چه لزومی خواهد داشت؟
در بیشتر مواقع افراد روی بسته پول یا کادوی خود، اسمشان را مینویسند و عروس و داماد میتوانند بعدا سر فرصت آنها را باز کرده و هر وقت لازم شد، جبران کنند.یکی دیگر از ارکان مهم پاتختی موضوع «خلعتی» و «قبالهپیچ» است که شرایط و ضوابط و اهمیت خودش را دارد.
جهازبران و جهازبینان
یکی از سنتهای ما همراه کردن همه لوازم زندگی همراه عروس خانم است، به طوری که وقتی خانوادهای صاحب دختر میشود، از همان ابتدا دلشوره تهیه جهیزیه او را دارد. اینکه پدر و مادر، راحتی فرزند را میخواهند و دوست دارند کاری کنند که در ابتدای راه دخترشان کم و کسری نداشته باشد؛ هرچند کار چندان سادهای نیست، اما اگر فقط به نداشتن کم و کسری اکتفا شود، چندان دشوار هم نخواهد بود، ولی داشتن ماشین ظرفشویی و مبلمان و دهها لوازم لوکس و زینتی دیگر که میشود زندگی را بدون آنها شروع کرد.این روزها همراه داشتن این وسایل نوعی ارزش است و باعث شده تهیه جهیزیه سخت باشد. از طرفی زمانی که لوازمی را برای حفظ آبرو و دیده شدن در چشم قوم داماد یا حتی برخی از اقوام خود به فرزندتان میدهید، اجرای مراسم جهازبران و جهازبینان لازم میشود.
روزها دوندگی در بازارها و چیدن خانه، همهوهمه به امید بخش آخر مسابقه انجام میشود؛ زمانی که از اقوام دعوت میشود تا برای دیدن خانه جدید عروس و داماد جمع شوند. این خانه نباید شباهتی به کلبه عشق ترسیم شده در کارتهای عروسی داشته باشد؛ خانهای ساختهایم، سایهبانش همه عشق، زیر پا فرش وفا، اما در عمل اگر بتوانید از چند جا قرض و قوله کرده و فرش دستبافت راهی خانه دخترتان کنید، مضایقه نخواهید کرد.
خدا کند در روز جهازبینان، خانواده داماد به اندازه کافی تشکر کرده و کسی از اقوام خودی و رقیب، حرفی از کم و کسری نزنند، وگرنه ممکن است یک دلخوری عمیق ایجاد شود.
برداشتن صورتجلسه از جهاز عروس خانم و امضا گرفتن از آقای داماد هم گاهی باعث ناراحتی میشود، البته خانوادههایی که این کار را میکنند، با پیشبینی شرایط منفی که خداینکرده ممکن است در آینده رخ دهد، با پیشفرض کار از محکمکاری عیب نمیکند، چنین اقدامی را انجام میدهند، اما میتوان با نگهداشتن فاکتورهای اقلام بزرگ، این مشکل را حل کرد.
هیچ لزومی ندارد از همان اول، خانه عروس و داماد را چون یک مغازه لوازم خانگی پرکنید. هرکس هر جهازی که میدهد، باید فقط برای راحتی فرزندش باشد نه چیز دیگر. پس نمایش دادن جهزیه کار اشتباهی است که هم مصرفزدگی را بالا میبرد و هم باعث نگرانی خانوادههایی میشود که وضع مالی خیلی خوبی ندارند و نمیتوانند در این نبرد شرکت کنند.
تاریخ درج: 1395/07/07
دانلود مقاله