در حال حاضر و در عصری که ما زندگی میکنیم اینترنت به مثابه خادمی تر و فرز رفتار میکند. تا میآییم بلند شویم تا یک حرکتی انجام بدهیم سریع از جا میجهد و میگوید: «چی میخوای؟ بشین، من میارم». ما هم هرچند راضی به زحمت نیستیم اما بدمان نمیآید که یکی بیست و چهار ساعته دورمان بگردد و کارهایمان را انجام دهد. الان مدتی است دیگر نمیرویم خرید کنیم. این سایت نمیدونم چی چی کالا را باز میکنیم و احساس میکنیم همه چیز دم دستمان است.
به گزارش سایت دوشیزه به نقل از ایران ؛ فقط اگر «دندان گراز خسته برزیلی» و «مژه مگس تسه تسه» را هم موجود کند ممنون میشویم. از قضا بانک هم به سرنوشت خرید دچار شده. مراجعه به بانک بخش زیادی از اوقات روزانه ما را میگرفت اما الان لمیده روی کاناپه کارت به کارت میکنیم، قسط وام مان را هم ضمن هورت کشیدن شیر کاکائو با اشارات انگشت شست پرداخت میکنیم. همینطور داشتیم افقی و افقی تر میشدیم که شنیدیم کانال تلگرامی تأسیس شده به اسم «خواستاگرام» و به این ترتیب امر خطیر خواستگاری هم به صورت تلگرامی درآمده. یعنی به جای اینکه پدر و مادر را کشان کشان ببری خانه مردم، خواستگاری را در همان خانه خودتان برگزار میکنید. اصلاً هم نیازی نیست همه جمع شوند یک جا، به صورت جزیرهای هم میشود خواستگاری کرد.
یعنی هر کسی در اتاق خودش لم میدهد. دختر یا پسر مشخصاتش را اعم از (نام و سن و رنگ و ماه تولد و اینکه قرمه سبزی دوست دارد یا پاستا) تحویل مدیر کانال میدهد و بعد از مدتی با انتشار این مشخصات خواستگار پیدا میشود که مشخصات خودش هم توی کانال موجود است. اگر دو نفر همدیگر را پسند کردند بنده حدس میزنم یک گروه تشکیل میدهند که این تشکیل گروه به مثابه همان جمله معروف در خواستگاریها (خب! بریم سر اصل مطلب!) است و خانواده دو طرف وارد گفتوگو میشوند. خانواده عروس مهریه را مینویسند، خانواده داماد انگشت شست برعکس به نشانه دیسلایک نشان میدهند. اگر گفتوگوها نتیجه داد که ازدواج میکنند اگر نه ادمین گروه (پدر عروس) خانواده پسر را ریموو میکند و خواستگاری تمام میشود. با این روندی که داریم طی میکنیم من امیدوارم فقط عروسیها تلگرامی برگزار نشوند. حوصله نداریم یکی هی دست ما را بکشد و بگوید آقا بلند شو استیکر بذار! خدا به همه ما رحم کند.
تاریخ درج: 1395/01/29